کد مطلب:94531 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

خطبه 114-در طلب باران












[صفحه 301]

خداوندا! بر این دیار خشكی زده، و اشك یتیمان و عطش گوسپندان بنگر، و از مژه ابر آسمانت باران اشكی بر گونه این خاك فرو ریز! بار پروردگارا! در این قحطی باران، لبان كوههای ما بخشكی از هم شكافت و زمین بر سر خود جز خاك خشك نیافت. چار پایانمان بسی تشنه اند و در آسودگاهشان در لهیب عطش - همچون سوز ناله مادران فرزند مرده- فریاد و ضجه میزنند. از بس به آبگاه و چراگاه رفتند و تشنه و گرسنه بازگشتند، به تنگ آمده اند خداوندا! به ناله جانسوز گوسفندان، و به جگر تشنه و آبخواه چارپایان بی زبان التفاوتی و لطفی بفرما آفریدگارا! به سرگردانی این رمگان رمیده از گذرگاه، و به حیرانی اشتران منتظر در خوابگاه، تلطفی كن بار الها! آن زمان كه قحط سالی، ما را بسان اشتران بی نان و آب، نحیف و نزار كرده بود، به امید فضل و كرمت، پای از حصار خانه هایمان بیرون گذاشتیم، اما دریغا كه ابرهای بارانزا هم با ما به كین آمده بودند و قطره ای آب بر كام ما نریختند. اینك تو تنها امید نومیدانی و تنها تو چاره ساز بیچارگانی خدایا، ترا به زاری به هنگامی بسوی خویش میخوانیم، كه از همه جا و همه كس نومید شده ایم و ابرهای بخیل، باران لطف ترا بر سینه تشنه

ما نمیریزند و چرندگان ما در معرض هلاكند جهان آفرینا! به خاكساری از تو تمنا میكنیم، كه ما را به بلای كردار زشت و رفتار گناه آلودمان مبتلا مكن. با بهاری پر ابر و ابری پر باران، آب رحمتت را بر خاك خشك ما و بر گیاهان پر بركتت فرو ریز. بارانی كه خاك مرده را زنده كند و به نهالها و درختها، روح زندگی بدمد، تا نفس حیات در دل گیاهان خشك، زندگی آفریند مهربانا! از آسمان كرمت، آب پر بركتی نثار ما كن، كه حیات بخش و سیرا بساز باشد آبگیرها را پر و كامل كند و گرد ملال از رخسار گیاهان و گلها بشوید و به همه چیز، بركت و شادابی و گوارائی ببخشد. دانه را از دل خاك برویاند و برگ و میوه شاخساران را پر طراوت و بارور كند. چنان دانه های درشت بارانت را بر ما فرو ریز، كه بندگان رنجورت از آن قوت گیرند و شهرهای خشك و مرده ات، خیس وزنده گردند كردگارا! از ابرهایت چنان گریه ای آرزو میكنم كه بر دامانش، زمین های بایر و بلند، پر گیاه شوند، و گودالهای پست و پائینش لبریز از آب گردند. نهرهای بزرگ از دامن كوهها و تپه ها سرازیر شوند تا شهرها و آبادی ها را سیراب نمایند میوه ها فراوان گردد و چارپایان بی زبان به سیری بازیگوشی كنند. جریانش بدورترین نقاط

این خاك برسد و بندگان دور از ما را بركت بخشد، و نزدیكانمان را غرق رحمتت نماید خالقا! آفریدگان نیازمندت را از بركات بی حساب و الطاف بی شمارت بی نیاز گردان، تا اشتران و گوسپندان بی چوپان و بیابانی، تشنه و گرسنه نمانند. بارانی بر ما فرو ریز كه سیل آسا، زمین را خیس كند و دانه های درشتش، ریز دانه های گیاهان را در خود فرو بلعد ابر رحمتت چنان نباشد كه بر اثر برقش آبی نریزد، و گرد بارانش زمین را سودی و فایده ای ندهد و همراه با بادی سرد و بیهوده باشد ایزدا! از ابرهای تیره ات فراوان و پیاپی، ما را سیراب كن تا گیاهانی كه گرفتار بی آبی شده اند، پر بركت شوند و به بركت آنها، قحطی زدگان رنجدیده و حرمان كشیده، آسایش و آرامش یابند كریما! در عین نومیدی، تنها توئی كه به بركت بارانت دلها را امیدوار میكنی و خوان كرمت را برای بندگانت می گسترانی تنها توئی رحمن و چاره ساز ما، و ستودگی، تنها ترا باید و بندگی فقط ترا شاید


صفحه 301.